امیرعلی عشق مامان و بابا

ساخت وبلاگ

امیرعلی عشق مامان و بابا...
ما را در سایت امیرعلی عشق مامان و بابا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amirali-haghnazario بازدید : 123 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 1:36

سلام عشق مادری، امروز اصلا روز خوبی نبود،  روز تاسوعا هیچ وقت خاطره ی خوبی ازش نداشتم، نمی دونم چراااااااااا...... ولی این دوساله که اینطوریه، البته پارسال روز عاشورا خدا بهترین هدیه ی دنیا رو بهد یه روز سخت بهم داد، امروز هم که یکسال از اون.روز می گذره هم ان شاءالله که روزهای خوبی پیش رومون باشه و سختی ها رو با کمک هم بتونیم از بین ببریم، البته من و تو و بابایی، هر سه تامون تلاش کنیم تا  خوب و خوش بشه، برای تو که درد و دل می کنم دلم آروم می گیره، دلم بیشتر از همه چی به تو و بعدش به نوشتن برای تو خوشه، چون با تو آروم می گیرم و ناراحتی ها و غصه هامو تو زندگی فر امیرعلی عشق مامان و بابا...ادامه مطلب
ما را در سایت امیرعلی عشق مامان و بابا دنبال می کنید

برچسب : امروز روز بدی بود, نویسنده : amirali-haghnazario بازدید : 233 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 1:36

نمی دونم چی بگم، درد با وجود تو برام آروم شد، اون لحظه حس عجیبی داشتم حسی که یه موجود رو از درونت بیرون میارن و اون موجود عشقته، همه ی زندگیته و بچه ی توهه، بچه ی تو و همسرت ، و تو مادر میشی این حس واقعاً عجیب و لذت بخشه، امیرعلی جونم اون لحظه گریه کردی و گریه کردی و من فقط بهت نگاه می کردم و عجیب به خلقت آدمی فکر می کردم، و از اولین لحظه ورودت شادی ، هیجان و امید رو به من و پدرت دادی، الان که فکر می کنم می بینم اگه زندگیمون بدون تو بود واقعاً کسل کننده و بدون هیجان بود، تو امیدی، تو شادی هستی و تو عشقی محرم سال 94 عصر روز عاشورا ساعت 4 عصر به این دنیا سلام کردی امیرعلی عشق مامان و بابا...ادامه مطلب
ما را در سایت امیرعلی عشق مامان و بابا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amirali-haghnazario بازدید : 195 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 18:41

امیرعلی مهندس اینجا هم مامانی هواسش نبود و تو هم زیاد رو نشستن تعادل نداشتی و سرت خورد به اون تنه ی درخت پشت سرت، آی فدات شم چه گریه هایی هم کردی... اینجا هم زودی فراموش کردی که سرت اوف شده و به روی مامان بابات خندیدی عشقم امیرعلی عشق مامان و بابا...ادامه مطلب
ما را در سایت امیرعلی عشق مامان و بابا دنبال می کنید

برچسب : آتلیه شهرک غرب,آتلیه شهر سبز در رشت,آتلیه شهروز فردیس,آتلیه شهرک سینمایی,آتلیه شهرام,آتلیه شهروی,آتلیه شهروز,آتلیه شهرری,آتلیه شهر عکس,آتلیه شهرکرد, نویسنده : amirali-haghnazario بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 18:41

سلام امیرعلی جونم، امروز عصر یه بگو مگوی کوچولو با بابات داشتم که دیگه مغزم قفل کرده بود و دوس داشتم از محیط بحث و جدل دور شم تا که ناراحتیمون کم بشه و تو عشق کوچولومون بیشتر ناراحت نشی، من و تو ماشین بابا رو برداشتیم و رفتیم مجتمع آفتاب (شهربازی سرپوشیده مجتمع آفتاب) اونجا اسباب بازی های خوشگلی داره که تو بیشتر از همه از اون پرنده ی خوشگل و از اون ماشین بازی که فرمون داره و صدا می ده خوشت میاد، خیلی وقت بود نرفته بودیم اونجا و دوباره رفتنمون خیلی بهت خوش گذشت، فقط حیف که هنوز خیلی کوچولویی و فقط سراپا می تونی فرمونو بگیری، آخی عزیزم .... تو ماشین هم که عی امیرعلی عشق مامان و بابا...ادامه مطلب
ما را در سایت امیرعلی عشق مامان و بابا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amirali-haghnazario بازدید : 119 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 18:41